یار جکیگوری
سلام ببخشید دیر اومدم داشتم روی این شعرم کار میکردم من در پی کمالم تا به ابد بکوشم من مست روی یارم بی آنکه می بنوشم مستم کند چنانچه بیخود زخود بگردم بی او اگر بمانم من باز هم بگندم من خاک تشنه و آب شکلم دهد چه آسان کی باشم از حرارت من لحظه ای هراسان بی باد ساکنم من روی زمین پستی در آسمان بجویم رمز و رموز هستی
نوشته شده در دوشنبه 91/6/20ساعت
8:30 عصر توسط داود نجفی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |